بمناسبت سوم ربیع سالروز ورود امام حسن عسگری (ع) به گرگان، قدمگاه این امام همام در محله سبزه مشهد گرگان توسط جمعی از مسئولان و مردم گلباران شد.
به گزارش مردم گلستان، سیدمحسن طاهری عضو مجلس خبرگان رهبری با حضور در این مراسم که در محله سبزه مشهد گرگان برگزار شد گفت : این رخداد، افتخار بزرگی برای مردم این شهر و استان گلستان می باشد. در هیچ کدام از جهان اسلام ثبت نشده که امام معصومی برای دیدار دوستان و شیعیان با طی الارض تشریف‌فرما شوند، به طور قطع این افتخاری برای این محله و شهر گرگان محسوب می‌رود.
وی افزود : لازم است مدیران و دست اندرکاران فرهنگی شهر اقدامات بزرگی برای بزرگداشت این روز استثنایی انجام دهند.
ایشان اظهار داشت: در جلسه شورای فرهنگ عمومی استان بنا شد طی مصوبه‌ای این روز به‌عنوان سالروز ورود امام حسن عسکری(ع) به گرگان در سال 255 هجری قمری در تقویم رسمی کشور ثبت شود که لازم است مسئولان استانی به جد پیگیر تحقق این موضوع باشند.
سیدالنگی شهردار گرگان نیز در گفتگویی اعلام کرد : طبق مصوبه شورای اسلامی شهر گرگان از سوم تا هشتم ربیع الثانی ولادت باسعادت آن حضرت به نام هفته فرهنگی گرگان نامگذاری شده و از این رو نورافشانی آسمان گرگان، برگزاری جشن‌ها و جشنواره‌های مختلف در محلات از جمله برنامه‌های شهرداری در این هفته می باشد.
به گفته محدثین امام حسن عسکری روز جمعه سوم ربیع الثانی سال 255 هجری به گرگان مشرف شدند و آن زمان ایشان 23 سال سن داشتند.
ظاهرا اولین محدثی که ماجرای ورود ایشان به گرگان را نقل کرده است، قطب الدین راوندی از محدثین قرن 6 به نقل از جعفربن شریف جرجانی در کتاب ( الخرائج و الجرائج) می باشد.
راوندی به نقل از جعفربن شریف جرجانی روایت میکند : سالی عازم حج شدم در «سامرا» نزد امام عسکری (ع) رسیدم. شیعیان، مال زیادی را توسط من برای آن حضرت فرستاده بودند. خواستم از حضرت بپرسم که آنها را به چه کسی بدهم؟ اما پیش از این که چیزی بگویم، فرمود: آنچه با خود آورده ای به مبارک، خادم من بده!
من نیز چنان کردم، سپس گفتم: در گرگان شیعیانت به شما سلام می رسانند. فرمود: آیا بعد از اتمام مناسک حجّ به آنجا برمی گردی؟
گفتم: آری. که ایشان فرمودند: تو بعد از صد و هفتاد روز، به گرگان می رسی، در آغاز روز جمعه، سه روز گذشته از ماه ربیع الآخر، به آنجا وارد می شوی. به آنها بگو که من پایان همان روز، آنجا می آیم. برو که رهیافته ای! خدا تو را و آنچه با خود داری سالم نگه خواهد داشت. بر خانواده ات وارد می شوی و برای پسرت، شریف فرزندی به دنیا خواهد آمد، اسمش را صلت بن شریف بن جعفر بن شریف بگذار و خداوند او را بزرگ می گرداند و از دوستان ما خواهد شد.
آنگاه از پیش آن حضرت رفته و مناسک حج را انجام دادم. خدا مرا سالم نگه داشت تا اینکه روز جمعه، از ماه ربیع الآخر، در ابتدای روز همچنان که امام (ع) فرموده بودند به گرگان رسیدم. دوستان و آشنایان برای تبریک به دیدارم آمدند. به آنها گفتم که امام حسن عسکری (علیه السلام) وعده دادند تا پایان امروز اینجا بیاید، پس آماده شوید تا پرسش ها و حاجت های خود را از او بخواهید.
همین که نماز ظهر و عصر را خواندند، در خانه من گرد آمدند. به خدا سوگند! چیزی متوجه نشدیم جز اینکه امام آمد و وارد خانه شد. ابتدا او بر ما سلام کرد، آنگاه ما به استقبالش رفتیم و دستش را بوسیدیم.
