اجتماعیاخبار

گریه‌های دختر دانش‌آموز گلستانی پس از دیدار با استاندار

ملاقات عمومی با استاندار، آخرین پناه برخی شهروندان ناامید است که گاهی با یک تلفن و بررسی علل بروز مشکل، گره کور چند ساله آن‌ها باز شده و شادی و امید به کانون خانواده باز می‌گردد؛ اتفاقی که در دیدار مردمی امروز سه‌شنبه علی‌محمد زنگانه استاندار گلستان با مردم رخ داد.

سه شنبه روز ملاقات عمومی مدیران با مردم است که این رسم چندین ساله اغلب به جمعی محدود ختم می شد و به عادتی اجباری برای مدیران تبدیل شده بود.

با آغاز به کار دولت سیزدهم و استقرار مدیران جدید، بهره برداری حداکثری از این دیدارها برای حل مشکلات مردم در اولویت قرار گرفت و بر همین اساس، استاندار گلستان روز شلوغی را پشت سر گذاشت.

مراجعه کنندگان از همه جای گلستان خود را به ساختمان استانداری رسانده بودند تا آخرین تلاش خود را برای حل مشکلاتی که اغلب سال ها به در بسته خورده بود انجام دهند.

یک زن و دختر نوجوانش، برای ملاقات با استاندار بی قراری می کنند. دختر سالن استانداری را مکانی مناسب برای ورزش تشخیص داده و خود را با دویدن و “لی‌لی” در راهروی آن سرگرم کرده است. مادرش یک چشم به اتاق استاندار دارد و یک چشم هم به دخترش تا حرکات او را زیر نظر بگیرد.

دقایقی که می گذرد نام آن ها را برای ملاقات با استاندار میخوانند. مادر به سرعت به راهرو می رود و با گرفتن دستان دخترش او را با خود به داخل اتاق می برد.

دختر با این فضای رسمی غریبگی می کند اما چشم از مادرش برنمی دارد . مادر خواهر شهید است و پدر هم راننده استیجاری یکی از ادارات . از سخنان مادر برمی آید که وضع زندگی مناسبی ندارند و همین مشکل را به گوش استاندار می رساند.

استاندار سراغ پدر خانواده را می گیرد و وقتی پاسخ می شنود که برای انجام کاری به یکی از ادارات رفته از مادر می خواهد که او را به استانداری دعوت کند.

مادر و دختر باز به اتاق انتظار می روند تا پدر به استانداری بیاید اما اینبار دیگر دختر به راهرو نمی رود و کنار مادر می‌نشنید . بررسی شرایط او را به این باور می رساند که ممکن است سرنوشت خانواده در گرو ملاقات با استاندار باشد و به همین دلیل دیگر از کنار مادر تکان نمی خورد.

کمتر از نیم ساعت بعد پدر سراسیمه وارد اتاق انتظار می شود و این بار همه اعضای خانواده به دیدار استاندار می روند. به خوبی معلوم نشد که در این دیدار حدود پنج دقیقه ای چه گذشت و این خانواده سه نفره چه پاسخی شنیدند اما چهره خندان پدر و مادر و بهت دختر نشانه ای از شادمانی است .

دختر سر از پا نمی شناسد و می خواهد دستان استاندار را ببوسد اما مانع می شوند . گریه های شوق او بند نمی آید و با همان حال از دفتر خارج می شوند.

ملاقات کننده بعدی دختر یک ایثارگر است . پدر مدتی قبل به رحمت ایزدی پیوسته و دختر که دوره پرستاری را به پایان رسانده هشت ماه در یکی از مراکز بهداشتی گرگان مشغول خدمت به بیماران کرونایی بود سپس در آزمون جذب نیرو بدون استفاده از  سهمیه پذیرفته شده و حالا انتظار دارد با توجه به خدماتی که انجام داده، سهمیه جذب از بخش کرونا به وی اختصاص داده شود.

تعدادی از بازنشستگان سپاه دیگر ملاقات کنندگان با استاندار بودند مشکل مربوط به یک زمین که از سال ها قبل لاینحل باقی مانده را مطرح کرده و خواستار حل آن شدند.

ماجرا از آن جا شروع شد که سال قبل این افراد با تشکیل کانون بازنشستگان سپاه اقدام به خرید یک قطعه زمین برای ساخت خانه کردند اما این زمین سه هکتاری که مابین شهرک رازی و میدان تیر گرگان قرار دارد، در بافت شهری قرار نگرفته و امکان انتقال شبکه‌های آب، برق، گاز و تلفن به آن وجود ندارد.

استاندار گلستان پس از شنیدن این سخنان از مدیرکل بازرسی خواست پیگیری‌های لازم را با دستگاه‌هایی چون شهرداری و مسکن و شهرسازی برای حل این مشکل انجام دهند.

یک گروه شرکت تعاونی جانبازان، یک پیرزن و یک نانوا از دیگر مراجعه کنندگان امروز در دیدار عمومی با استاندار گلستان بودند که در گفت و گو با نماینده عالی دولت در استان خواستار حل مشکلات خود شدند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا